راز خوشبختی

راز خوشبختی

یک زندگی خوب یک زندگی شاد است. و همین طور یک انسان خوب یک انسان شاد خواهد بود .لازمه شادی آسایش درونی است .و این زمانی به انجام می رسد که فعالیت ها ، فکر ها و اندیشه های درونی ما نیز به همان سو حرکت کند و خواهان آن باشد.

ما چنان درگیر کارهای روزانه خود هستیم و اغلب وقت خود را صرف کارهای روزمره می کنبم که دیگر وقتی برای بخود اندیشیدن نمی ماند .ارزش های درونی ما از نیاز های ما سرچشمه می گیرد .و زمانی به آسایش درونی می رسیم که برنامه ریزی و فعالیت های روزانه ما با این ارزش ها هماهنگ شده باشد.

نیاز اولیه انسان برای زندگی کردن است.زندگی یعنی نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و هر انچه که مارا به داشتنش و بدست آوردنش به تکاپو می اندازد.

انسان ها در نیاز های کلی خود با هم مشترک هستند .ولی در شیوه رسیدن به این نیاز ها باهم متفاوتند .زیرا دیدگاه ها و باور های آنها از زندگی باهم فرق می کند.و چون همین فکر ها عقاید و باور ها فرمان و چرخ زندگی را بر عهده دارند .گاه این چرخ برای رسیدن به نیازهای کلی این چرخ را به مسیرهای گوناگونی حرکت می دهد.

در وجود انسان آرزوهایی به وسعت عقل و تفکر خود هدف و ارزشهایی نهفته است و این را در عمل انسان مشاهده خواهید  کرد که او در پی چیست و خوشبختی و پیشرفت خود را در چه چیزی می بیند.

و لازم است تا این را بدانید شاخص های زمان تفکر و عمل کاملا به هم وابسته اند کمبود هر کدام از اینها دو شاخص دیگر را از کار می اندازد.بدون زمان فرذصتی برای تفکر . عمل نمی ماند و بدون تفکر زمان به بیهودگی می گزرد.

احساس خوشبختی و شادی در زندگی هیچ ربطی به سن وسال ندارد مگر در اطراف خود نمب بینید که بسیاری از سالخوردها جوان و یا روحیه ای جوان و شاداب و سلامتی خاصی نسبت به سن خود دارند و در حالی که جوانانی هستند در همان دوره جوانی شکسته و سالخورده دیده می شوند .

یکی از مهمترین مسایل پیرامون تمام آدمای روی زمین اینکه بدونند که چقدر دارند و به چه میزان دیگه ای نیاز دارند و آیا با همین هایی که دارند خوشبخت نیستند .خیلی ها که دارایی هاشون به نسبت زیاده فقط بخاطر ترس از دست دادن هیچ وقت طعم خوش خوشبختی و شادی را از ته دل احساس نکرده اند .

بیشتر آدما نسبت به داشته و دارایی های خود وابستگی هایی عجیبی پیدا کرده اند که جسم و جانشون هم به بود و نبود آن بستگی داره داشتن و تملک آن شادی را براشون داره و نبود و از دست دادنش دچار افسردگی و بدبختی به آنها می ده، بجای اینکه که مال و ثروت و خیلی از دلخوشی های پوچ زمینی به اونا زندگی و شادی بده بر عکس اینها هستند که به با گذروندن عمر و ثانیه ثانیه لحظات عمرشون رو هدر می دهند. و وقتی که چیزی برای از دست دادن ندارید آزادید و در نهایت خوشبخت .

((کسی که مایه خوشبختی من می شود خودم هستم نه تو .

نه به آن دلیل که تو موقتی و زود گذر هستی بلکه به این دلیل که تو از من انتظار داری آنچه نیستم باشم))

احساس خوشبختی شما بستگی به این دارد که تا چه اندازه فکر می کنید که کنترل زنددگیتان را در دست دارید.شما سزاوار داشتن بهترین زندگی هستید خوشبختی در میان پرده بدبختی مخفی شده است دست خود را بسوی آن پیش ببرید .

برای اینکه که روحی شاد و آزاد داشته باشید، باید بدانید که بسیاری از ناراحتی ها و بدبختی ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن خطاهای دیگران است.این عدم توانایی موجب خواهد شد تا دیگرالن را در بیشتر اتفاقات رخ داده خود مقصر بدانید و احساس کینه و نفرت همیشه همراه خود داشته باشید و داشتن این احساس هیچگاه به شما اجازه نخواهد داد تا از ته دل احساس شاد بودن و خوشبختی بسراغتان بیاید.