×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

پروازبه آرزوها

عشقی که دسترسی بدان نیست ولی خاطرش زیباست

× جامانده چیزی ، جایی که دیگرهیچ چیز ، هیچ گاه جایش را پرنخواهد کرد.... )حسین پناهی(
×

آدرس وبلاگ من

parvaz.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hamid.7

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

موضوع انشا : ازدواج راتوصیف کنید

موضوع انشا : ازدواج راتوصیف کنید

 

 


پیش بابایی می روم و از او می پرسم:
"
ازدواج چیست؟"
بابایی هم گوشم را محکم می پیچاند و می گوید:
"
این فضولی ها به تو نیومده، هنوز دهنت بوی شیر میده، از این به بعد هم دیگه توی خیابون با دخترای همسایه ها لی لی بازی نمی کنی، ورپریده!"
متوجه حرف های بابایی و ربط آنها به سوالم نمی شوم، بابایی می پرسد:
"
خب حالا واسه چی می خوای بدونی ازدواج یعنی چی؟!"
در حالی که در چشمهایم اشک جمع شده است می گویم:
"
بابایی بهتر نیست اول دلیل سوالم رو بپرسید و بعد بکشید؟!"
بابایی با چشمانی غضب آلوده می گوید:
"
نخیر! از اونجایی که من سلطان خانه هستم و توی یکی از داستان ها شنیدم سلطان جنگل هم همین کار رو می کرد و ابتدا می کشید و سپس تحقیقات می کرد، در نتیجه من همین روال را ادامه خواهم ..." بابایی همانطور که داشت حرف می زد یک دفعه بیهوش روی زمین افتاد، باز هم مامانی با ملاغه سر بابا رو مورد هدف قرار داده بود، این روزها مامان به خاطر تمرین های مستمرش در روزهای آمادگی اش به سر می بره و قدرت ضربه و هدفگیری اش خیلی خوب شده، ملاغه با آنچنان سرعتی به سر بابایی اصابت کرد که با چشم مسلح هم دیده نمی شد.
مامانی گفت:
"
در مورد چی صحبت می کردین که باز بابات جو گیر شده بود و می گفت سلطان خونه است؟!"
و من جواب دادم: "در مورد ازدواج"
مامانی اخمهاش توی همدیگه رفت و ماهیتابه رو برداشت و به سمت بابایی که کم کم داشت بهوش می اومد قدم برداشت، مامانی همونطور که به سمت بابایی می اومد گفت: "حالا می خوای سر من هوو بیاری؟! داری بچه رو از همین الان قانع می کنی که یه دونه مامان کافی نیست؟! می دونم چکارت کنم!"
مامانی این جمله رو گفت و محکم با ماهیتابه به سر بابایی زد و بابایی دوباره بیهوش شد.
بعد از بیهوش شدن بابایی، مامان ازم خواست کل جریان رو براش توضیح بدم، منهم گفتم که موضوع انشاء این هفته مون اینه که "ازدواج را توصیف کنید."
بابایی که تازه بهوش اومده بود گفت: "خب خانم! اول تحقیق کن، بعد مجازات کن! کله ام داغون شد!"
و مامانی هم گفت: "منم مثل خودت و اون آقا شیره عمل می کنم، عیبی داره؟!"
بابایی به ماهیتابه که هنوز توی دستای مامانی بود نگاهی کرد و گفت: "نه! حق با شماست!"
مامانی گفت: "توی انشات بنویس همه ی مردها سر و ته یه کرباس هستند!"
بابابزرگ که گوشه ی اتاق نشسته بود و داشت با کانالهای ماهواره ور می رفت و هی شبکه عوض می کرد متوجه صحبت های ما شد و گفت: "نوه ی گلم! بیا پیش خودم برات انشا بگم!"
مامانی هم گفت: "آره برو پیش بابابزرگت، با هشت ازدواج موفق و دوازده ازدواج ناموفقی که داشته می تونه توضیحات خوبی برات در مورد ازدواج بگه!"
پیش بابابزرگ می روم و بابابزرگ می گوید: "ازدواج خیلی چیز خوبی است، و انسان باید ازدواج کند ... راستی خانم معلمتون ازدواج کرده؟ چند سالشه؟ خوشـ ..."
بابابزرگ حرفهایش تمام نشده بود که این بار ملاغه ای از طرف مامان بزرگ به سمت بابابزرگ پرتاب شد، البته چون مامان بزرگ هدفگیری اش مثل مامانی خوب نیست ملاغه به سر من اصابت کرد.
به حالت قهر دفترم رو جمع می کنم و پیش خواهرم می روم، نمی دانم چرا با گفتن موضوع انشاء در چشمان خواهرم اشک جمع می شود و وقتی دلیل اشک های خواهرم رو می پرسم می گوید: "کمی خس و خاشاک رفت توی چشمم!"
البته من هر چی دور و برم رو نگاه می کنم نشانی از گرد و خاک نمی بینم، به خواهر می گویم: "تو در مورد ازدواج چی می دونی؟" و خواهرم باز اشک می ریزد.
ما از این انشاء نتیجه می گیریم بحث در مورد ازدواج خیلی خطرناک است زیرا امکان دارد ملاغه یا ماهیتابه به سرمان اصابت کند، این بود انشای من ...

با تشکر از اهالی خانه که در نوشتن این انشا به من کمک کردند

------------------------------------------------------------

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

رازهایی که کمتر زنی د‌ر مورد‌ همسرش می‌د‌اند‌

 

شما فکر می کنید که مرد ها، ساد ه، بی توجه و خود خواه هستند اما روانشناسان می گویند که آنها نه تنها از زن ها پیچید ه ترند ، بلکه خیلی د قیق به شما و د یگر اتفاقات اطراف شان توجه می کنند و برخلاف تصور شما، خیلی هم فد اکار و از خود گذشته هستند . آنها می گویند د نیای مرد ان هزار و یک پیچ و خم د ارد که کمتر زنی از عهد ه کشفش برمی آید . د رواقع از نظر آنها هیچ زنی نمی تواند آنطور که باید همسرش را بشناسد و به همین د لیل، د نیای زند گی زناشویی، پر است از سوء تفاهم ها و مشکلاتی که تنها به د لیل همین نا آشنایی رخ می د هد . اما با تمامی این اوصاف، یک زن شاید نتواند همسرش را تمام و کمال بشناسد ، اما می تواند از حقایق ساد ه ای که شاید هیچ وقت به آنها توجه نمی کرد ه، باخبر شود و با آگاهی از آنها زند گی اش را نجات د هد . اگر شما می خواهید از این د سته از زن ها باشید ، این ریزه کاری ها را جد ی تر بگیرید و بیشتر با مرد زند گی تان آشنا شوید .

ازد واج را جد ی می گیرند

شاید مرد ها با ترد ید بسیار، موقعیت هایشان را برای ازد واج بررسی کنند و شاید راحت تن به تشکیل زند گی ند هند ، اما شواهد می گوید که مرد ها سرسری از کنار ازد واج نمی گذرند و آن را جد ی می گیرند . د رست است که آنها سال ها برای پید ا کرد ن یک مورد مناسب برای ازد واج وقت می گذارند ، اما وقتی تن به تشکیل زند گی می د هند ، با جد یت برای موفق شد نش تلاش می کنند . شاید به همین د لیل است که وقتی از آنها می پرسید ?اگر به گذشته برگرد ند ، چه گزینه ای را برای ازد واج انتخاب می کنند ?، 90 د رصد شان می گویند د وباره از همسر فعلی شان خواستگاری می کنند . مرد ها عاشق عاد ت هستند . آنها نه تنها به محله و شهر شان وابسته می شوند ، بلکه به زن زند گی شان هم به شکل خارق العاد ه ای وابسته می شوند و حتی اگر روزی او را از د ست د هند ، هرگز نمی توانند به اند ازه او به فرد د یگری وابسته شوند .

احساس شان را د ر عمل شان جا می د هند

شما انتظار د ارید که همسرتان د ر هر مورد کوچکی که د ر زند گی اش پیش می آید ، با شما د رد د ل کند و احساسش را با شما د ر میان بگذارد ؟ یا شاید د وست د ارید وقتی با او خرید می روید ، نظرش را به وضوح بگوید و وقتی غذا می خورید ، د ست پخت تان را با حرف هایش قضاوت کند ، اما مرد ها اساسا از این جنس نیستند . شما کمتر مرد ی را پید ا می کنید که احساسش را با حرف هایش بیان کند . مرد ها د وست د ارند با عمل شان این حس را نشان د هند و وقتی عشق شان را می خواهند ابراز کنند ، از شما برای انجام کار هایشان همکاری می طلبند . آنها د وست د ارند د ر عمل همراه شما باشند نه د ر کلام. البته گمان نکنید یک مرد هرگز به حرف نمی آید . شما می توانید با ابراز احساسات تان ?البته نه به شکلی اغراق شد ه- و فرصت د اد ن به او، زبانش را باز کنید . اما تا زمانی که او هم با کلام عشقش را به شما نشان ند هد ، هرگز با قهر و بحث نارضایتی تان از این اتفاق را به او نشان ند هید . یاد تان نرود که مرد ها خیلی د یرتر از زن ها اعتماد و تکیه می کنند ، پس این زمان را به او بد هید .

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

با د ل وجان گوش می د هند

اگر گمان می کنید همسرتان به حرف های شما بی توجه است و د ر تمام مد تی که با او حرف می زنید ، منتظر تمام شد ن حرف های شماست، کاملا د ر اشتباه هستید . راه و رسم شنید ن مرد انه، با راهی که شما برای شنید ن انتخاب می کنید کاملا متفاوت است. شما نمی توانید تنها به این د لیل که همسرتان هنگام گوش کرد ن کلمه ای را به زبان نمی آورد یا آنطور که انتظار د ارید با شما همد رد ی نمی کند ، او را به نشنید ن متهم کنید . مرد ها د وست د ارند با سکوت شما را همراهی کنند تا به د قت حرف هایتان را بشنوند . برخلاف زن ها، مرد ها میل زیاد ی به همذات پند اری و ارائه توصیه های عجیب و غریب ند ارند . مرد ها تنها می خواهند شنوند ه خوبی باشند و بد ون د خالت د ر کار شما، راه را برای آرام شد ن تان فراهم کنند .

به تنهایی نیاز د ارند

د رست است که مرد ها از همکاری شما استقبال می کنند و آن لحظات را عاشقانه ترین لحظات زند گی می د انند ، اما معنای این تمایل، این نیست که همه لحظات زند گی آنها را با حضور و همکاری تان پر کنید . مرد ها به زمانی خالی برای خود شان نیاز د ارند . آنها د وست د ارند د قایقی از روز را بد ون حضور هیچ کس بگذرانند و حتی اگر د ر آن لحظات هیچ کاری نمی کنند ، تنها غرق افکار شان باشند . مرد ها نه تنها د ر عاد ی ترین روزهای زند گی نیاز به این تنهایی د ارند ، بلکه د ر لحظات سخت و پرتنش هم د وست د ارند کمی با خود شان خلوت کرد ه و تکلیف ذهن شان را با خیلی چیزها روشن کنند ، پس اگر می خواهید حضور تان مشکل ساز نشود ، این زمان را به آنها هد یه د هید . باور کنید که یک مرد قد ر این فرصت را خوب می د اند و اگر هم آن را از او د ریغ کنید ، نمی تواند رضایتی را که باید از شما د اشته باشد .

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

مثل پد رشان هستند

اگر می خواهید بد انید که یک مرد د ر زند گی زناشویی اش چه شخصیتی را بروز می د هد ، نگاهی به پد رش بیند ازید . روانشناسان می گویند حتی مرد انی که د ل خوشی از رفتارهای پد رشان ند ارند ، د ر بزرگسالی و به ویژه بعد از ازد واج، شبیه پد رشان می شوند . البته شاید خیلی از این مرد ها، هرگز این موضوع را قبول نکنند ، اما واقعیت این است که با محبت و همد ل بود ن یا نبود ن آنها، کاملا بستگی به رفتارهایی د ارد که از پد رشان د ید ه اند . روانشناسان معتقد ند رابطه یک پد ر با یک ماد ر، می تواند گویای رابطه فرزند آنها با همسرش باشد ، پس قبل از انتخاب، حسابی به این موضوع توجه کنید .

آنها زود تر فراموش می کنند

شاید برای یک زن، د عوا، بحث و قهر موضوعی باشد که ماه ها ذهن را به خود مشغول می کند و بین او و همسرش فاصله می اند ازد ، اما واقعیت این است که مرد ها چنین خصلتی ند ارند . اگر با همسرتان شد ید ترین بحث عمرتان را کرد ه اید ، انتظار ند اشته باشید که او به اند ازه شما از این موضوع رنج ببرد و به د لیل این اتفاق از شما فاصله بگیرد . یاد تان نرود که مرد ها د ر لحظه زند گی می کنند . برای آنها د عوا د رست د ر لحظه تمام شد نش به سمت فراموشی می رود و قهر اصلا د ر د نیای آنها جایی ند ارد . یک مرد د رنهایت چند ساعت به چنین موضوعاتی فکر می کند و حتی اگر این اتفاق ها روی قضاوتش د ر مورد شما و زند گی تان تاثیر گذاشته باشد ، نمی توانید گلایه هایی که یک زن از این اتفاقات می کند را از زبان یک مرد بشنوید . از طرف د یگر، مرد ها نمی توانند با این خصلت زن ها که فراموش کرد ن برایشان سخت است، کنار بیایند . آنها د وست د ارند پروند ه یک بحث، همانجا بسته شود و نمی توانند بپذیرند که همسرشان هر روز و هر لحظه آن موضوع را یاد آوری کند .

بعد از ازد واج هم یاد خانواد ه شان می افتند

حتی اگر یک مرد د ر د وران مجرد ی اش رابطه نزد یکی با خانواد ه اش ند اشته باشد ، این رابطه بعد از ازد واج تقویت می شود . مرد ها با قبول مسئولیت یک زند گی، سختی هایی که خانواد ه شان د ر این سال ها کشید ه بود را می بینند و حتی اگر پیش از این چند ان قد ر آنها را نمی د انسته اند ، بعد از ازد واج بیشتر از همیشه قد رشناسی شان را ابراز می کنند . آنها می خواهند با محبت کرد ن های بعد از ازد واج، د ین شان را به خانواد ه شان اد ا كرد ه و قد رشناسی شان را اثبات کنند . یک مرد حتی اگر چیزی به زبان نیاورد ، طاقت د ید ن بی تفاوتی همسرش نسبت به خانواد ه خودش را ند ارد . مرد ها د وست د ارند بعد از ازد واج از خواهر و براد رهای کوچک ترشان حمایت کنند و کارهایی که قبل از آن برای ماد رشان انجام نمی د اد ند را انجام د هند ، پس اگر می خواهید همسرتان مرد زند گی شما باقی بماند ، به این میل او بیشتر توجه کنید .

------------------------------------------

9 کلید طلایی آرامش در لحظات سخت

در طول دهه گذشته من و یکی از دوستانم مراحل سخت و دشواری را طی نمودیم از جمله مرگ ناگهانی یکی از اقوام درجه یک ، از دست دادن یکی از دوستان صمیمی بر اثر بیماری و یا مشکل تامین خرج و مخارج در اثر بیکاری تجربیاتی بی رحمانه بودند که با آنها دست و پنجه نرم می کردیم. هر کدام از این تجربیات به طرز ی باور نکردنی برای برهه ای از زمان روحیه ما را حسابی به زمین زد. اما این تجربیات ما را قوی تر کرده و ما را به سوی آینده سوق داد و باعث شد که برای زندگی ارزش بیشتری قائل شویم.در ادامه شما را با چند درسی که در زندگی فرا گرفتیم آشنا کرده و به شما روش های به آرامش رسیدن در زمان بروز سختی ها را نشان می دهیم.

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

1- همواره به خود اعتماد کنید

گاهی وقتها بد نیست که به این مساله فکر کنید که باید به خود اعتماد داشته باشید این فکر روحیه شما را بهتر کرده و به شما آرامش می دهد. این مساله را همیشه صبح ها به خود یاد آوری کنید. برای اینکهاعتماد ، در نهایت تنها چیزی است که به شما کمک می کند. با همه اعتماد به نفسی که دارید همه سعی و تلاش خود را انجام دهید . و سپس یک قدم با اعتماد بنفس به سمت آینده بردارید. زندگی شما را رها نمی کند. عشق ، پشتکار و تلاش زیاد در صورتی که با همدیگر همراه شوند به ندرت یک شخص را در مسیر زندگی تنها می گذارند.اگر به توانایی های خود اعتماد داشته باشید، اگر مسیر درستی را انتخاب کرده باشید، اگر همه اشتیاق خود را به مرحله عمل برسانید, در نهایت به مقصود و هدف خود خواهید رسید. به عبارت دیگر به محض اینکه به خود اعتماد کنید ، یاد می گیرید که چگونه از پس مشکلات خود بر آیید و به مسیر رشد وارد شوید.

 2- روی آن چیزهایی که فرا گرفته اید، تمرکز کنید

اشتباهات و عقب نشینی کردن می توانند شکلی از تمرین کردن درس های زندگی باشند.
اگر مسیر زندگی ساده و بدون خطر باشد ، احتمال رفتن به مسیر اشتباه زیاد می شود. مشکلات مسیر هر آنچه که نیاز دارید را به شما یاد می دهد . بعضی وقتها برای رسیدن به راه درست باید از مسیر سخت عبور کنیم.بعضی وقتها لازم است که قبل از حرکت یک یا دو تایر ماشین را عوض کنیم.
قرار نیست سفر شما خیلی آسان باشد ، باید جوری باشد که ارزشش را داشته باشد. درگیر نشدن با مشکلات مساوی است با درجا زدن و رشد نکردن. هیچ مسیر صاف و همواری وجود ندارد که ارزش زیادی داشته باشد.

3- سطح توقعات خود را پایین بیاورید.

زندگی هیچ تعهدی ندارد که هر آنچه که می خواهید را به شما بدهد. و به ندرت اتفاق می افتد که خواسته هایتان را درست به همان صورتی که توقع داشتید به دست آورید. نقره را به خاطر به دست آوردن طلا از دست ندهید. باید چیزها را به همان شکلی که هستند بپذیرید نه اینکه پایبند آرزو ها و خواسته های خود باشید. اینکه دست آوردهای شما شبیه آرزوهایتان نیستند ، به این معنی نیست که در نهایت به آنچه که می خواهید نرسید.

4- آغوشتان را به سوی کسی که به آن اعتماد دارید باز کنید

شما تنها نیستید ؛ اجازه دهید در زمان سختی ها شخصی باشد که به شما کمک کند. شما می دانید که این شخص دقیقا چه کسی است. نباید توقع داشته باشید که این فرد مشکلات شما را حل کند. فقط اجازه دهید در زمان بروز مشکلات در کنار شما باشد. این اجازه را بدهید که در کنار شما بایستد . نباید لزوما شما را از داخل تاریکی بیرون بکشد فقط در حدی که کمی روشنایی به شما بدهد تا مسیر درست را پیدا کنید. فراتر از این مسائل مهم است که همواره تنها نبودن را به خود یاد آوری کنید. اصلا مهم نیست که وضعیتی که در آن قرار گرفته اید چقدر پیچیده و یا عجیب غریب شده است ، کسی در زندگی شما هست که در همان موقعیت قرار گرفته و می خواهد شما را راهنمایی کند. زمانی که به خود می گویید :" من تنها هستم " . زمانی است که احساس نا امنی شما سعی می کند به شما این دروغ را بقبولاند.

5- از امید برای فعالیت های مثبت استفاده کنید.

تنها در تاریکی می توانید ستاره ها را ببینید. ستاره ها همان امیدهایتان هستند. به دنبال آنها باشید. کمترین کاری که می توانید انجام دهید این است که حواستان باشد که به دنبال چه هستید و بیشترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به همان اندازه که آرزوی چیزی را می کنید سعی در بدست آوردن آن نیز داشته باشید. اینکه آرزوی دست نیافتنی داشته باشید زیاد افتخاری ندارد بلکه رسیدن به آن مایه افتخار است. درگیر رسیدن به چیزی شدن باعث می شود که به خواسته هایتان برسید، تنها امیدوار بودن شما را از نا امیدی نمی رهاند. امیدواری باعث می شود که به سمت مقصد حرکت و تلاش کنید و جاده ای که با امید ساخته شده است دلپذیر تر از جاده ای است که با ناامیدی بنا شده باشد ؛ حتی اگر هر دو جاده شما را به یک مقصد رهنمون شوند. اما این مسیر که با امیدواری طی می شود باعث رشد شما در رسیدن به مقصد نهایی خواهد شد. همه این مسائل به داشتن تعادل در زندگی برمی گردد ??? سعی کنید واقعیت را بدون درنظر گرفتن نیازهایتان بپذیرید تا به هدف نهاییتان دست پیدا کنید.

6- به جای فرار کردن ، به سمت جلو گام بردارید

زمانی که درباره چیزی ذهنتان را متمرکز می کنید، در واقع دیگر به آن فکر نمی کنید. همین فلسفه برای آزاد کردن ذهنتان از افکار منفی گذشته صدق می کند. تلاش فراوان برای دور شدن از چیزهای نامطلوب باعث می شود که شما بیش از حد به آن چیزها فکر کنید جوری که باعث می شود تمامی مشکلات ناشی از بروز آن را احساس کنید. اما اگر انرژی خود را روی رسیدن به خواسته هایتان متمرکز کنید، نا خود آگاه از چیزهایی که نمی خواهید فاصله خواهید گرفت. به عبارت دیگر : به جای متمرکز شدن روی حذف نکات منفی ، روی ایجاد نکات مثبت تلاش کنید. (که باعث می شود افکار منفی جایش را به افکار مثبت بدهد)

7- خود را از دور نگاه کنید 
همه چیز از دور متفاوت به نظر می رسد. بعضی وقتها نیاز دارید که به خودتان از دور نگاه کنید تا همه چیز را بهتر ببینید. شما بیش تر از آن هستید که چیزی بخواهد شما را دچار مشکل کند. بخشی از واقعیت شما فراتر از نگرانی ها وشک و تردیدها و مشکلات و ناکامی هایتان است. در هر لحظه ای که چیزی را تجربه می کنید سعی کنید خود را از منظری دورتر بنگرید. در حال زندگی کنید. ذهن شما با مشکلات مواجه می شود ولی همچنان شما با مشکلی روبرو نمی شوید. همین حالا به بزرگترین معضلی که با آن مواجه بودید فکر کنید . فکر کنید آن معضل برای شخص دیگری مثل یک دوست صمیمی اتفاق افتاده است. شما چه نصیحتی به او می کردید؟ اگر می توانستید به عقب برگردید و آن مشکل برای شما رخ نداده بود چه کار متفاوتی انجام می دادید؟ به نصیحتهایی که ممکن بود به دوستتان بکنید فکر کنید. آیا شما اکنون از بهترین نصایح خود پیروی می کنید؟ سعی نکنید که مشکلات فعلی شما افکارتان را تیره کند. کمی از دور به خود نگاه کنید و به خودتان چند نصیحت یا پیشنهاد عالی بدهید.

8- به خودتان زمان بدهید  
هر چقدر که لازم است به خودتان زمان بدهید. درمان عاطفی نیازمند طی کردن مسیر خود است. در آن مسیر عجله نکنید.به دیگران هم اجازه چنین کاری ندهید. عبور از چنین مشکلاتی یک روزه طول نمی کشد بلکه تشکیل شده از گام های کوچکی است که شما را قادر می سازد تا ازپل هایی که پشت سرتان خراب کرده اید خود را رها کنید. امروز هر نفسی که می گذرد همانند یک گام برای شماست. اجازه ندهید که مشکلات دیروز امروزتان را خراب کند. فقط به این خاطر که دیروزتان غم انگیز بوده دلیل این نیست که امروزتان نیز قرار است غم انگیز تمام شود. زخم های ما اغلب ما را به سمت بهترین و زیباترین بخش زندگیمان هدایت می کنند. امروز این وقت را دارید که این بخش های درونی تان را کاوش کنید. زمان کافی به خود بدهید و به خود اجازه دهید که بهبود پیدا کنید.

9- هر پایان سرآغاز شروعی دیگر است

روزی شخصی گفت : " هر شروع تازه ای ،در پایان شروع های دیگر ایجاد می شود. " . امروز یک شروع تازه است با آن چنین رفتار کنید : دست از فکر کردن به اینکه چه خواهد شد بردارید و به این فکر کنید که چگونه می تواند بشود. با خودتان بگویید :" گذشته عزیزم از تو بابت همه درسهایی که از گذشته به من دادی متشکرم . آینده عزیزم ، من برای هر چیزی حاضرم !" برای اینکه یک شروع فوق العاده درست در زمانی رخ می دهد که شما فکر می کنید همه چیز به پایان رسیده است.
اکنون نوبت شماست، چه چیزی در زمان سختی ها به شما آرامش هدیه می کند؟ نظرتان را  با ما در میان بگذارید....

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

دوشنبه 17 تیر 1392 - 1:23:33 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://farzaneh6211.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 18 تیر 1392   11:48:43 AM

سلام بر دوست عزیز وب جالبی دارید من که خوشم اومد به نظر بنده هم باید با مقوله ازدواج مثل مامان برخورد کرد با تجربه و قاطع ، شوخی کردم

امیدوارم که همیشه موفق باشید

آخرین مطالب


سخنان ماندگار



مهربان


داستان ماشین حمل زباله


مزاج وطبع شما چیست! مزاج شناسی


بزرگترین دشمن شما کیست ؟


موضوع انشا : ازدواج راتوصیف کنید


همراهی احساس باتصویر


10 اصل طـــلایی گــاندی که شـــما و دنیـــایتان را متحول کــند


هر اتفاقي كه براي ما مي افتد به نفع ماست


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

379917 بازدید

72 بازدید امروز

79 بازدید دیروز

709 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements